معمای آزمون 28 آذر

معمای آزمون 28 آذر

مرد ثروتمندی در بستر مرگ بود. از دو پسرش خواست تا به نزد او بیایند و به آن­ها گفت: «در گوشه­ای از این بیابان و زیر تک­درختی گنجی دفن کرده­ام. وصیّت می­کنم بعد از مرگ من، گنج برای کسی است که دومین نفری باشد که شترش به تک­درخت می­رسد.»

مرد ثروتمند فوت کرد و دو پسر برای بدست آوردن گنج در وضعیت دشواری افتادند. هر دو می­خواستند که به تنهایی صاحب آن گنج شوند. اما هر یک از پسرها چه باید میکرد تا شترش دیرتر از شتر برادرش به پای درخت برسد؟ اگر یکی از آن­ها شب و روز در بیابان بماند دیگری هم همین کار را می­کند و در نهایت هر دو از تشنگی می­میرند. به همین خاطر نزد انسان باهوش و زیرکی رفتند تا راهکاری از او بگیرند. فرد زیرک از آنها خواست تا نزدیک او بایستند. دو پسر نیز از شترهای خود پیاده شدند و نزدیک او رفتند. فرد زیرک به آرامی در گوش هریک از برادران چیزی گفت و ناگهان هر دو سریع سوار شترها شدند و شترها را با سرعت هر چه تمام­تر به سمت تک درخت راندند و در پایان یکی از آن­ها برنده شد.

Konular

Top